جدول جو
جدول جو

معنی ام الرأس - جستجوی لغت در جدول جو

ام الرأس
(اُمْ مُرْ رَ)
دماغ. (لسان العرب). دماغ یا پوست آن. (منتهی الارب) (آنندراج). پوستی که شامل مغز سر باشد. (از اقرب الموارد). دماغ یا غشاء آن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اُمْ مُرْ رُ بَ)
مار بزرگ. (منتهی الارب). افعی. (اقرب الموارد، ذیل ربس).
لغت نامه دهخدا
(تُرْ رَءْسْ)
قسمی از شکستگیهای سر (شجه) است. عوف هجیمی راست:
و هم ضربوک ذات الرأس حتی
بدت ام ّالدماع من العظام.
(از المرصع)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ام الراس
تصویر ام الراس
مادر سر بینی
فرهنگ لغت هوشیار
محلول مواد قلیایی از قبیل سود و پتاس درآب که جهت شستشو و سفید کردن لباسها و ملافه (ملحفه) ها بکار میرود محلول تیزاب صابون پزی
فرهنگ لغت هوشیار